ما را که " یا مجیر " و " اجرنا " عوض نکرد ،
دلتنگ گریه های محرم شده دلم !
روایت داریم که سلام امنیت میاره، سلام میکنیم به محرم که ایمن بشیم از گناه، راستی جواب سلام هم واجبه دیگه، پس منتظر سلام محرم هم بشیم.
شما دلت میخواد چجوری محرمچجوری جواب سلامت رو بده؟
با اشک؟ یا شور و حال و هوای خاص تو روضه های امام حسین؟ با ایجاد یه نفرت از گناه در دل تو؟ با چی؟راستی تو از محرم چی خواستی؟ تو امسال اصلا فکر کردی که از محرم چی میخوای؟ از خیمه های عزای حسین چی رو برای خودت میخوای انتخاب کنی؟
هنوز اونقدر زرنگ شدی که دعاهای قشنگ کنی؟ راستی خوب دعا کردن رو کجا باید یاد بگیریم؟
اصلا ما از حسین علیه السلام چی میخوایم؟به قول استاد پناهیان آیا هنوز محرم و غم های اباعبدالله برات یه مساله شخصی شد یانه؟میدونی مساله شخصی شدن یعنی چی؟ دیدین یکی عزاداره، مثلا یکی از بستگانش فوت کردن، ولش کنی میزنه زیر گریه،شب که یه گوشه ای کز کنه تا بخوابه ، خیره یه جایی رو نگاه میکنه، اشک از چشماش سرازیر میشه و آروم آروم خوابش میبره .
صبح هم که از خواب پا میشه، تا یادش می افته شروع میکنه اشک ریختن، این غم شده براش یه مساله شخصی .آیا غم حسین برای ما مساله شخصی شده؟ آیا شده به عشق حسین زندگی کنیم؟ افعالمون حسینی باشه، اعمالمون، حرکاتمون، سکناتمون…عشق اباعبدالله چیزی نیست که بشه اونو با تحلیل های ساده گفت، خیلی به مظاهر روضه اهمیت بدیم، به اشک، به سوز
راستی اونایی که مثل من هنوز دو تا کتاب هم درمورد امام حسین نخوندیم، شعور باعث میشه شور داشته باشم
تا شور نداشته باشی، نمیفهمی محرم یعنی چی ؟ نمیفهمی سینه زدن یعنی چی؟
مثلا کتاب آقای شوشتری به گوشت خورده؟ مثلا چند تا روضه از علما در مورد حسین گوش دادی؟
راستی تا حالا شده بری یه سری به مقتل بزنی؟
چند تا حدیث از امام حسین به گوشت خورده؟ هیچ وقت تلاش کردی با کلام حسین هم آشنا بشی؟